هیچ تا به حال فکر کرده اید اگر جای اسم عوض میشد چه اتفاقی می افتاد؟
مثلا فرض کنید که اصلا کلمه ی دست اختراع نمیشد و مردم برای به کار بردن این کلمه از کلمه ی چیز استفاده میکردند.اون وقت اتفاق ها بدین شرح بود:
در کتاب علوم مینویسند چیز خیلی مفید است . با چیز میتوان اجسام را بلند کرد . بعضی چیزها مو دارند و بعضی بی مو هستند ولی کف چیز مو ندارد . هیچ وقت با چیز کثیف غذا نخورید . خانم ها همیشه دوست دارند به چیزشان لاک و کرم بمالند . این عمل برای حفاظت از چیز خیلی خوب است . ادم وقتی سردش میشود چیزش را روی بخاری یا زیر بغل میگیرد . هیچ وقت چیز خود را با چیزی که خونیست تماس ندهید . در کتاب تاریخ مینویسند : اردشیر دراز چیز به هندوستان لشکر کشی کرد و چیز اجانب را کوتاه نمود . در کتاب های دینی نوشته میشود : برای تیمم چیز خود را به خاک بمالید و انگاه به صورت خود بکشید . مردم کوچه و بازار میگویند چیز ما نمک ندارد و به هر کس خوبی کردیم جوابش بدی بود . عیب نداره با هر چیز بدهی با همان چیز میگیری . پدری به پسرش میگفت : پسر جون هیچ وقت چیزتو پیش مردم دراز نکن . هیچ وقت با مال مردم چیز درازی نکن .
ان روز با کسی اشنا شدم و به هم معرفی شدیم او چیزش را دراز کرد و چیزش را گرفتم و کمی فشار دادم چه چیز گرم و لطیفی داشت !
از زیادی خجالت چیزش خیس شد . دوستی ما از همان موقع شروع شد . دیروز او را در اتوبوس دیدم چیزمو به میله گرفتم رفتم جلو خیلی خوشحال شد . اتوبوس خیلی تند میرفت و من برای اینکه نیفتد چیزمو گذاشتم به پشتش و کمی فشار دادم خیلی خوشحال شد و تشکر کرد و او در ایستگاه پیاده شد و من چیزمو براش تکان دادم فردای ان روز در تریا قرار گذاشتیم و نشستیم خیلی تشکر کرد . فضا تیره و تاریک بود و من چیزمو گذاشتم رو چیزش و گفتم چیز شما چقدر کوچیک و نرمه او هم گفت چیز شما چه بزرگ و داغه بعد امدیم بیرون چیزمون توی چیز هم تو خیابون راه افتادیم همه ما رو نگاه میردند او را رساندم دمه در خونشون . اون چیزمو گرفت و من چیزشو فشار دادم وقتی از او دور شدم با چیزم براش بوسه فرستادم . هوا خیلی سرد بود . یواش یواش امدم طرف خانه . چیزم داشت یخ میکرد . چیزمو گذاشتم توی جیبم و توی عالم خودم بودم که یه چیز خورد به پشتم...!!!!
.:: منتظر نظراتتون هستم .. به دوستاتون هم خبر بدین دوباره اومدم ::.
آرزومند آرزوهای شما نوید || پسر جنوب ||
سلام نوید جان وبلاگت مثل اسمت نازه و این عروسکهایی که همراه نوشته هات میزاری خیلی خوب حس و می رسونه موفق باشی عزیز
salaaaaaaaaaaaaaaaam
bah bah mibinam ke bazam bargashti hamshahriye aziiz
mamnoon be blogam sar zadi
babate matlabet ham jaleb bood
movafagh bashi
byeeeeeeeeeeee@};-
سلام ...
ممنون از لطفت.
جالب بود.من در گیر امتحاناتم هستم کم میام تو نت سعی میکنم زودتر بیام و باز بنویسم .خوشحال شدم ........
سلام خوبی تبریک میگم که برگشتی . ممنون که به من سر زدی . موفق باشی .
سلام پسر جنوب
من که به اون یکی هم سر زدم!
این چیه نوشتی؟:))
خسته نباشی بعدشم موفق باشی
جیگرم حال میاد وقتی می بینم این طرفدارای معین از شدت دماغ سوختگی اسهال خونی گرفتن! به چیه معین می خواستی رای بدی؟ قیافه ی عبوسش؟ یا اینکه وسطای راه اونقدر نامردی خاتمی رو تنها گذاشت؟ یا اینکه تنها قولی که به این ملت گشنه می داد دموکراسی بود؟! مگه ما داریم توی قبیله زندگی می کنیم که اون برامون دموکراسی به ارمغان بیاره؟! این بزرگترین توهین به همه ی ما بود...
سلانم نوید با معرفت که در حالی به من سر میزنی. میدونی مدتها برام فیلتر بودی و خوشحالم که تونستم بیام...
یکی از کامنتاتو تو وبلاگ یکی از بچه ها خوندم...دوس داشتم بیام وبلاگتو ببینم...
تو چرا فکر میکنی تو عقل کلی؟! ببحشیدا قصد جسارت ندارم...ولی چرا فکر میکنی حق با توئه که طرفدار معین بودی؟!
حالا دیگه انتخابات تموم شد و این بحثا فایده نداره ولی.................هیچی بیخیال!
سلام . اینو از اونایی که تحریم کردن بپرس!
معین حقش بود به چند دلیل خیلی مهم از امودنش تا نرفتنش
سلام نوید خان ... دیگه دور و بر میدون امام پیدات نیست ! کجایی؟ ... خریت ملت رو خوب اومدی !!!
سلام خدمت پسر جنوب!!
از اینکه بهم سر زدید ممنون …
این ترم که گذشت سعی کنید ترم دیگه
امتحاناتتون رو به خوبی تموم کنید.
man too ghesmate paeen nazar dadam.bekhoonesh plz
بنویس ببینیم چه خاطراتیه:)
بنویس ببینیم چه خاطراتیه:)
سلام دوست عزیز
منتظر حضور گرمتان در وبلاگم میباشم
البته وبلاگی با مشخصات متفاوت در بلاگ اسکایی ها!
با تشکر
خدائی
سلام بر نوید پسر جنوب...خوبی؟
خوشحالم که بر گشتی....
فقط ببین در مورد دکتر معین...منم خودم به شدت طرفدار دکتر معین بودم و هستم...و این که نتونست رای بیاره رو نباید به خریت ایرانی ها نسبت داد...همه ماها اشتباه کردیم ما مردممون رو و نیازهاشون رو دزست نشناخته بودیم...این انتخابات نشون داد که بزرگترین دغدغه مردم ایران مسئله فقر و مسائل اقتصادیه...و جامعه ای که مردمش محتاج نون شبشون هستن حوصله فکر کردن به دموکراسی و حقوق بشر رو نداره....
توام نرو تو وبلاگای دیگه دعوا راه بنداز...
ماهایی که ادعای روشنفکری و آزادی بیان و زنده باد مخالف من داریم باید بتونیم کاملا منطقی بحث رو اداره کنیم...درست نمی گم؟
موفق باشی.